اختلال دو قطبی چیست؟ (علائم، علت و نحوه درمان بیماری شیدایی)

  • تایید شده توسط روانشناس
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
  • تاریخ به روز رسانی: ۱۴۰۳/۰۱/۱۶
  • نویسنده:

اصطلاح دوقطبی بسیار رایج است. در واقع، ما با تغییر حالت فردی از غمگینی آنی به خوشی آنی، سریعاً او را دو قطبی خطاب می‌کنیم! اما شناسایی اختلالات روان پیچیده‌تر از این حرف هاست. ما در دوران پر استرسی زندگی می‌کنیم. این عوامل استرس‌زا موجب فعال شدن برخی از اختلالات بالقوه روان می‌شوند. از طرفی، چون برخی اختلالات روانی ویژگی‌های مشترکی نیز دارند، باعث ایجاد اشتباه در فهم و نامگذاری آن‌ها می‌شود. همچنین، اختلال دو قطبی همچون بیماری دیابت بسیار شایع است. بنابراین، لازم است بدانیم اختلال دو قطبی چیست؟ چرا ایجاد می‌شود؟ انواع آن چیست؟ و چگونه می‌توان آن را درمان کرد؟

بيماري دو قطبي چيست؟

بیماری دو‌قطبی، یک اختلال روانی مزمن است که بروز آن به صورت گه‌گاه و در فواصل نامنظم می باشد. بیماری دو قطبی، می‌تواند تغییرات نامعمول، در اغلب موارد شدید و نوسانی را در تمرکز، فعالیت، انرژی و خلق و خوی فرد ایجاد کند. یعنی فرد مبتلا از اوج شادی به اعماق ناامیدی کشیده می‌شود. در نتیجه، باعث ایجاد اختلال در عملکرد روزانه فرد می‌شود. در گذشته به بیماری دو‌قطبی، بیماری شیدایی یا شیدایی افسردگی نیز گفته می‌شد. به طور کلی، همه افراد در طول زندگی فراز و نشیب‌هایی را تجربه می‌کنند، اما در افراد مبتلا به بیماری شیدایی متفاوت است. در واقع، میزان تغییرات خلق و خوی این افراد ممکن است شدید باشد.

علت بیماری دو قطبی

شناسایی علت بیماری دو‌قطبی هنوز یک چالش است! براساس تحقیقات، هیچ علت واحدی برای این بیماری وجود ندارد. بلکه، تعدادی از عوامل فیزیکی، محیطی و اجتماعی با هم، باعث ایجاد این اختلال در فرد می‌شوند.

عوامل موثر بر ابتلا به اختلال دو قطبی

به طور کلی عوامل مؤثر بر ابتلا به اختلال دو قطبی عبارتند از:

 

ژنتیک

سابقه‌ی خانوادگی یکی از قوی‌ترین عوامل برای ابتلای فرد به اختلال دو قطبی است. در واقع، اگر در خانواده‌ای یک فرد مبتلا وجود داشته باشد، احتمال ابتلای بستگان 10 برابر افزایش می‌یابد. همچنین، ژن‌های مختلفی که هر کدام تأثیر اندکی دارند، در ابتلای به اختلال دو قطبی نقش دارند. نکته قابل توجه این است که، گاهی داشتن سابقه‌ی خانوادگی به تنهایی کافی نیست. در حقیقت، برخی افراد علی‌رغم داشتن سابقه خانوادگی، به اختلال دو قطبی مبتلا نمی‌شوند. بنابراین، باید محرک محیطی نیز وجود داشته باشد که از ترکیب این عوامل فرد مبتلا به اختلال دو قطبی شود.

 

محرک‌ها

زمانی که فرد در برخی از موقعیت‌های استرس‌زا قرار بگیرد، ممکن است نشانه‌های اختلال دو قطبی را از خود نشان دهد. به عنوان مثال، سوء استفاده جنسی، عاطفی و فیزیکی، فروپاشی یک رابطه، مرگ یکی از اعضای خانواده یا عزیزان، بیماری جسمی، اختلالات خواب، مشکلات شدید در زمینه مسائل مالی و روابط کاری. این چنین رویدادها در هر زمانی که رخ دهند، می‌توانند افراد را در معرض ابتلا به دوره‌های افسردگی قرار دهند.

 

ناهنجاری‌های مغزی یا عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی

برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ممکن است بین مغز افراد سالم و افراد مبتلا به اختلال دو قطبی تفاوت وجود داشته باشد. مثلاً، در مغز افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است برخی از قسمت‌های قشر مخ ضخامت کم‌تری داشته باشد. همچنین، برخی مواد شیمیایی عملکرد مغز را بر عهده دارند که به آن‌ها انتقال دهنده عصبی می‌گویند. حال، در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، ممکن است تعادل بین انتقال دهنده‌های عصبی دچار مشکل شود.

 

سوء مصرف مواد مخدر یا الکل

سوء مصرف مواد مخدر یا الکل نیز ممکن است افراد را در معرض ابتلا به اختلال دو قطبی قرار دهد.

به طور کلی، اگر سابقه خانوادگی اختلال دو قطبی وجود داشت، حتماً باید بر علائم و نشانه‌های اولیه اختلال دو قطبی تمرکز شود تا بهتر بتوان این شرایط را با کمک یک متخصص مدیریت کرد.

انواع اختلال دو قطبی

انواع اختلال دو قطبی بر اساس علائم آن مشخص می‌شود. علائم اختلال دوقطبی می‌تواند مختلف باشد. در واقع، فرد مبتلا به اختلال دو قطبی می‌تواند دوره‌های شیدایی (بسیار شاد، پر انرژی، همراه با افزایش سطح فعالیت و ….)، دوره‌های افسردگی (غمگین، ناامید، کاهش سطح فعالیت و ..) و یا دوره‌های مختلط داشته باشد. افراد در دوره‌های مختلط، هم علائم شیدایی و هم علائم افسردگی را دارند. بنابراین انواع اختلال دو قطبی عبارتند از:

 

1) دو قطبی I

    • دو قطبی نوع I شامل بیمارانی می‌شود که بعد از یک دوره شیدایی (مانیا) وارد دوره افسردگی اساسی می‌شوند.
    • این علائم باید حداقل یک هفته طول بکشد.
    • در طول دوره این مدت، حداقل 3 نشانه زیر باید وجود داشته باشد:
      عزت نفس بصورت کاذب یا بزرگ منشی، کاهش نیاز به خواب، حرافی، پرش فکر، حواس‌پرتی، افزایش فعالیت‌های هدفمند یا سراسیمگی روانی-حرکتی، تکانشی بودن مثل ولخرجی، بی احتیاطی جنسی یا سرمایه گذاری احمقانه.
    • همچنین در عملکردهای اجتماعی و شغلی فرد اختلال ایجاد می‌شود، که منجر به بستری شدن می‌شود.

این افراد باید پیگیری درمانی جدی شوند و چنانچه نیاز باشد بستری شوند.

 

2) دو قطبی II

    • دو قطبی نوع II شامل بیمارانی می‌شود که دوره‌های افسردگی اساسی و هیپومانیا (مانیای خفیف) را تجربه می‌کنند.
    • این علائم باید حداقل 4 پیاپی طول بکشد.
    • در طول دوره این مدت، حداقل 3 نشانه زیر باید وجود داشته باشد:
      عزت نفس کاذب یا بزرگ منشی، کاهش نیاز به خواب، حرافی، پرش فکر، حواس‌پرتی، افزایش فعالیت‌های هدفمند یا سراسیمگی روانی-حرکتی، تکانشی بودن مثل ولخرجی، بی احتیاطی جنسی یا سرمایه گذاری احمقانه.
    • این اختلال به حد کافی شدید نیست که عملکرد اجتماعی یا شغلی را به طور محسوسی مختل کند یا به بستری شدن نیاز داشته باشد.

 

3) خلق ادواری یا سیکلوتایمی

    • خلق ادواری یا سیکلوتایمی شاما بیمارانی می‌شود که دوره‌های هیپومانیک مزمن و افسردگی اساسی را تجربه می‌کنند.
    • شکل خفیفی از اختلال دو قطبی II است.
    • باید چند دوره همراه با نشانه‌های هیپومانیک و افسردگی اساسی به مدت حداقل 2 سال (برای کودکان و نوجوانان حداقل یک سال) وجود داشته باشد.
    • در طول این مدت، دوره‌های هیپومانیک و افسردگی حداقل نیمی از مواقع وجود داشته باشد و هر بار بیش از 2 ماه بدون نشانه نباشد.
    • این نشانه‌ها اختلال در عملکرد ایجاد می‌کند، اما الزام به بستری ندارد.

 

4) انواع اختصاصی

این دسته شامل جلوه‌هایی است که در آن‌ها نشانه‌های مخصوص اختلال دو قطبی و اختلالات مرتبط که عملکرد فرد را دچار مشکل می‌کنند، غالب هستند. اما، ملاک کامل هیچ کدام از طبقات اختلال دو قطبی و اختلالات مرتبط را برآورده نمی‌کنند.

علائم و نشانه‌های بیماری اختلال دو‌قطبی

نشانه‌ها و علائم اختلال دو قطبی می‌تواند متفاوت باشد. در واقع، بر اساس دسته بندی که در رابطه با انواع آن بیان شد، افراد مبتلا به اختلال دو‌قطبی ممکن است برخی از دوره‌های مانیا، هیپومانیا و افسردگی اساسی و یا ترکیبی از آن‌ها را داشته باشند. بنابراین لازم است بدانیم هر کدام از این دوره‌ها چه ویژگی‎‌هایی دارد.

 

دوره مانیا یا شیدایی

    • در این دوره خلق افراد به صورت غیر عادی و مداوم بالا، گشاده یا تحریک پذیر است. همچنین میزان انرژی و فعالیت آن‌ها افزایش می‌یابد. این افراد بیش از حد سرحال هستند و حس می‌کنند در نوک دنیا قرار دارند. در واقع، گاهی شدت آن به حدی است که فرد به صورت نامنظم و نامحدود میل به تعامل‌های میان‌فردی، جنسی و شغلی دارد. مثلاً، بی‌مقدمه یک گفتگوی مفصلی را در میان جمع با غریبه‌ها شروع می‌کند.
    • لازم به ذکر است که در بیشتر مواقع، خلق این افراد به جای بالا بودن، تحریک پذیر (مخصوصاً زمانی که درخواست‌های فرد نادیده گرفته شود) و ناپایدار (بین سرخوشی و ملالت و تحریک پذیری) است.
    • این افراد ممکن است چند پروژه را بدون اطلاعات کافی از موضوع آن شروع کنند. این افزایش سطح فعالیت ممکن است در ساعت‌های غیر عادی روز نمایان شود.
    • در این افراد عزت نفس کاذب وجود دارد که حتی ممکن است به درجات هذیانی برسد. مثلا، بدون استعداد نوشتن رمان نوشتن را شروع کند یا بخواهد با اختراع غیر عملی به شهرت برسد.
    • کاهش نیاز به خواب نیز در این افراد وجود دارد. در واقع، اگر فرد اصلاً بخوابد، خیلی کم می‌خوابد و پس از بلند شدن سرحال است. در موارد شدید ممکن است چند روز نخوابد و احساس خستگی نکند. این نشانه در اغلب موارد از شروع دوره شیدایی خبر می‌دهد.
    • گفتار این افراد بلند، تند و پر فشار و بی معنی است. در واقع، ارتباط بین صحبت این افراد با موضوع بحث مشخص نیست. گاهی گفتار همراه با ژست گرفتن، ادا اطوار، جوک‌ و آواز خواندن است.
    • افکار این افراد گاهی به قدری شلوغ است که صحبت کردن را برای آنان سخت می‌کند. در واقع، سرعت و جابه جایی افکار از موضوعی به موضوع دیگر بسیار زیاد است. در نتیجه، بر گفتار آنان نیز تأثیر می‌گذارد و گسیخته و نامنظم می‌شود.
    • این افراد به دلیل داشتن حواس‌پرتی، نمی‌توانند محرک‌های بیرونی (لباس مصاحبه‌گر، وسایل داخل اتاق و ..) را در نظر نگیرند. در نتیجه، نمی‌توانند به دستورات توجه کنند و یک گفت و گوی معقول را ادامه دهند.
    • برنامه ریزی برای فعالیت جنسی یا شغلی و .. به صورت هدفمند و افراطی نیز وجود دارد. همچنین، ممکن است بی‌هدف قدم بزنند یا گفت و گوهای متعدد انجام دهند. افراد در این دوره بیشتر معاشرت می‌کنند (تماس‌های مکرر با دوستان و غریبه‌ها و …) بدون اینکه توجه داشته باشند که ممکن است برای دیگران مزاحمت ایجاد شود.
    • این افراد به دلیل خلق بالا ممکن است کارهای احمقانه و غیر معقول انجام دهند. مثلاً، بدون توجه به پیامدهای آن به دنبال ارتباط جنسی با غریبه‌ها باشند. حتی ممکن است کالاهای غیر ضروری (تعداد زیادی سجاده) بخرند، بدون اینکه پولی برای پرداخت آن داشته باشند.
    • نکته بسیار مهم آن است که در دوره مانیا نشانه‌ها باید حداقل یک هفته وجود داشته باشد و عملکرد روزانه فرد را مختل کند.

 

دوره هیپومانیا

    • در این دوره همان ملاک‌هایی که برای دوره مانیا ذکر شد وجود دارد. تفاوت آن در این بعد است که در دوره هیپومانیا نشانه‌ها باید 4 روز پیاپی و در بخش عمده‌ای از روز وجود داشته باشند.
    • همچنین این نشانه‌ها اختلال جدی در عملکرد روزانه فرد ایجاد نمی‌کنند.

 

دوره افسردگی اساسی

    • این دوره افسردگی، شدیدترین و متداول‌ترین حالت افسردگی است.
    • در دوره افسردگی اساسی باید حداقل 5 مورد از علائم زیر در یک دوره دو هفته‌ای وجود داشته باشد. حداقل یکی از عوامل باید خلق افسرده یا بی‌علاقگی و بی‌لذتی باشد.
      خلق افسرده در بیشتر اوقات روز و تقریباً همه روزها، کاهش لذت یا علاقه‌مندی، کاهش چشمگیر وزن یا افزایش وزن، کم‌خوابی یا پر‌خوابی، سراسیمگی (کشیدن مو یا مالیدن دست) یا کندی روانی-حرکتی، احساس خستگی یا از دست دادن انرژی، احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب، کاهش قدرت تفکر و تمرکز یا احساس بلاتصمیمی و افکار عود کننده‌ای درباره مرگ.

به طور کلی، افراد مبتلا به اختلالات دو قطبی این دوره‌ها را تجربه خواهند کرد. در نتیجه، تشخیص نوع اختلال دو قطبی براساس علائمی است که فرد تجربه می‌کند.

بیماری شیدایی چگونه تشخیص داده می شود؟

برای تشخیص بیماری شیدایی ابتدا توسط پزشک معاینات فیزیکی انجام شده و آزمایش‌هایی برای رد سایر بیماری‌ها نوشته می‌شود. پس از بررسی پزشکی و تشخیص احتمال وجود اختلال دو قطبی، فرد به روانپزشک ارجاع داده می‌شود. روانپزشک یا سایر متخصصان در زمینه سلامت روان بر اساس علائم بیمار و حالاتی که تجربه کرده، همچنین سابقه خانوادگی این اختلال تشخیص خود را مطرح می‌کند. بعضی از افراد از سال‌ها قبل از تشخیص با این اختلال درگیر بوده‌اند، اما به عنوان فرد مبتلا به اختلال دو قطبی تشخیص داده نشده‌اند.

علت این است که علائم اختلال دو قطبی با چند اختلال دیگر (اسکیزوفرنی، افسردگی تک قطبی و ..) مشترک است. در نتیجه، ممکن است در تشخیص اشتباه رخ دهد. البته اطرافیان فرد نیز متوجه علائم می‌شوند، اما متوجه نمی‌شوند که این علائم خبر از مشکل بزرگ‌تری می‌دهد. در واقع، افراد مبتلا به اختلال دو‌قطبی بیماری‌های دیگری نیز دارند، که تشخیص را برای پزشکان دشوار می‌کند.

نحوه درمان اختلال دو قطبی

تدابیر درمانی به بسیاری از افراد مبتلا به بیماری شیدایی کمک می‌کند، حتی آن‌هایی که شدیدترین نوع بیماری شیدایی را دارند. متخصصان معتقدند با دارو درمانی، روان ‌درمانی و ترکیبی از این دو می‌توان اختلال دو‌قطبی را درمان کرد. روان‌ درمانی، گاهی اوقات گفتار درمانی نیز نامیده می‌شود. در واقع، به تکنیک‌های درمانی گفته می‌شود که هدف آن‌ها کمک کردن به فرد برای شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای نگران کننده است.

روان‌درمانی می‌تواند آموزش‌هایی برای کسب اطلاعات درباره بیماری دو‌قطبی ، مهارت‌ها و استراتژی‌هایی را برای مواجهه با این اختلال به افراد مبتلا به بیماری شیدایی و خانواده‌های آن‌ها ارائه بدهد. به عنوان مثال، مشاوره خانواده بر روابط خانوادگی تمرکز می‌کند و همه افراد خانواده را تشویق می‌کند تا با هم برای افزایش سلامت روان در خانه تلاش کنند. همچنین، درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای درمان افسردگی به کار می‌رود. نکته بسیار مهم این است که روان درمانی اغلب با دارو درمانی استفاده می‌شود. بنابراین، بعضی از انواع روان‌درمانی (مانند، بین فردی، ریتم درمانی اجتماعی و …) می‌توانند در کنار دارو درمانی به عنوان یک درمان مؤثر عمل کنند.

 از طرفی، توصیه‌هایی درباره سبک زندگی مانند، ورزش کردن به صورت منظم، انجام فعالیت‌هایی که برای فرد بیمار لذت بخش است و به او احساس موفقیت می‌دهد، همچنین داشتن رژیم غذایی مناسب و خواب بیشتر بسیار کمک کننده است. در واقع، بیشتر افراد مبتلا به بیماری دو‌قطبی می‌توانند بدون بستری شدن در بیمارستان و با تدابیر روان درمانی در کنار دارو درمانی و رعایت توصیه‌های سبک زندگی بهبود یابند. اما باید بدانیم که اگر شدت اختلال زیاد باشد و امکان آسیب رساندن به خود فرد یا شخص دیگری وجود داشته باشد، باید مدتی در بیمارستان تحت مراقبت باشد.

 

درمان دارویی اختلال دو قطبی

برای درمان اختلال دو‌قطبی از داروهایی استفاده می‌شود که به تثبیت خلق کمک می‌کنند. این داروها شامل لیتیوم، داروهای ضد تشنج و داروهای ضد روان پریشی است. اصلی‌ترین دارویی که برای درمان اختلال دو قطبی استفاده می‌شود، لیتیوم است. لیتیوم برای پیشگیری از دوره‌های شیدایی و افسردگی و یا کاهش شدت آن‌ها مفید است و به مدت حداقل 6 ماه تجویز می‌شود. دوز مصرف این دارو باید صحیح باشد و اگر نادرست باشد، موجب ایجاد اسهال و سر درد می‌شود. تحت هیچ شرایطی مصرف این دارو نباید ناگهانی قطع شود و حتماً باید با پزشک مشورت شود.

در مدت زمان مصرف این دارو، باید هر 6 ماه یکبار عملکرد تیروئید و کلیه‌ها چک شود. همچنین، باید هر 3 ماه یک بار برای سنجش میزان لیتیوم موجود در بدن آزمایش خون انجام شود. لازم به یادآوری است که در مدت زمان مصرف لیتیوم باید از مصرف ایبوپروفن خودداری شود مگر اینکه توسط پزشک تجویز شده باشد. زمانی که اختلال دو قطبی به لیتیوم پاسخ خوبی ندهد، از دارو های ضد تشنجی مانند، والپروات، کاربامازپین و لاموتریژین یا ترکیب آن‌ها با لیتیوم استفاده می‌شود. این داروها برای درمان صرع استفاده می‌شوند،  اما در درمان اختلال دو قطبی نیز مفید هستند. در واقع، خلق را برای مدت طولانی تثبیت می‌کنند.

البته باید بدانیم که بعضی از افراد باید ابتدا چند داروی مختلف را امتحان کنند تا دارویی که بهترین اثر را بر بیماری آن‌ها دارد، استفاده شود. همچنین هر گونه عوارض جانبی ناشی از دارو باید فوراً به پزشک اطلاع داده شود.

برای درمان اختلال دو قطبی به کجا مراجعه کنم؟

عمده‌ترین مشکل در اختلال دو‌قطبی تشخیص آن است. در واقع، بسیاری از متخصصان به دلیل همپوشانی ویژگی‌های این اختلال با برخی اختلالات دیگر، با مشکل در تشخیص مواجه می‌شوند. از طرفی، تشخیص به هنگام بیماری دو‌قطبی برای جلوگیری از عوارض آن و درمان آن بسیار مهم است. بنابراین، تشخیص این اختلال نیازمند یک متخصص کار آزموده و حرفه‌ای است. مرکز مشاوره باتابان با برخورداری از روان‌درمانگران و روان‌پزشکان حرفه‌ای و مجرب در زمینه انواع اختلالات روان، آماده خدمت گذاری به شما هم‌وطنان عزیز است.

همچنین شما عزیزان می‌توانید از طریق ارسال دیدگاهتان برای این مقاله، سؤالات خود را با ما در میان بگذارید. کارشناسان ما در اولین فرصت پاسخ خواهند داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نظرات کاربران