رویکرد های روانشناسی (7 روش درمانی برتر و اهمیت آن ها)

  • تایید شده توسط روانشناس
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
  • تاریخ به روز رسانی: ۱۴۰۳/۰۹/۰۲
  • نویسنده:

رویکرد های روانشناسی، رفتار انسان را در یک چارچوب معین مفهوم سازی می‌کنند و به این موضوع می‌پردازند که خاستگاه رفتار انسان و واکنش او در برابر موضوعات مختلف چیست؟ آن‌ها تلاش می‎کنند بر مبنای تئوری‌های زیربنایی خاص خود، چارچوب درمان را طراحی نمایند. امروزه دیگر اهمیت مراجعه به درمانگر برای همگان روشن شده است و بسیاری از افراد از طریق مطالعه و فضای مجازی اطلاعات نسبی در این زمینه دارند؛ اما همچنان این چالش وجود دارد که کدام رویکرد مناسب است و چگونه می‌توانیم رویکرد مناسب خود را پیدا کنیم؟ روان درمانی اثربخش مستلزم یک نگاه جامع به همه ابعاد انسان می‌باشد و رویکردهای روانشناسی باید به گونه‌ای مورد استفاده قرار بگیرند که با تجربه و تخصص درمانگر و جهان‌بینی، ارزش‌ها، مسائل و مشکلات مراجع هماهنگ باشد.

منظور از رویکرد های روانشناسی چیست؟

رویکردهای روانشناسی مجموعه روش‌ها، فنون، و تکنیک‌هایی هستند که روانشناسان و مشاوران برای رشد، ارتقا، بهبود، تعدیل و تغییر در رفتار، افکار و احساسات مراجعین به کار می‌گیرند. هر رویکرد درمانی بر یک یا چند نظریه مبتنی است که پایه و اساس آن را تشکل می‌دهند که در تعریف انسان، اختلالات روانی، هدف و فرآیند درمان و مسیری که برای کسب نتیجه طی می‌کنند متفاوت می‌باشد. در واقع رویکرد چشم‌انداز و دیدگاهی است که دربردارنده مفروضات و باورهای خاصی درباره منشا رفتار انسان می‌باشد. به عنوان مثال برخی از آن‌ها منشا رفتار را افکار می‌دانند و بعضی دیگر از رویکردها بر هیجانات تمرکز دارند و برای تغییر رفتار از این مسیر وارد می‌شوند.

خاستگاه رویکردهای روانشناسی چیست؟

خاستگاه رویکردهای روانشناسی چیست؟

موضوع علم روانشناسی، مطالعه انسان می‌باشد و عامل اصلی در شکل‌گیری و تقسیم‌بندی رویکردهای روانشناسی نیز نگاه ویژه‌ای است که به انسان و جهان هستی دارند. انسان، موجود پیچیده‌ای است به گونه‌ای که اگر تمام معرفت‌شناسان و انسان‌شناسان، روانشناسان، جامعه‌شناسان دنیا گرد هم جمع شوند نمی‌توانند تمام ابعاد او را دقیق بشناسند. بنابراین نظریه‌های درمانی به مرور تغییر کرده و تکامل یافته‌اند به گونه‌ای که نظریه‌پردازان قبلی فرضیات و نظریات پیشین درمورد انسان را نقض کرده و یا بسط داده‌اند. لذا امروزه در روانشناسی رویکردهایی داریم که از تلفیق چند دیدگاه پدیده آمده‌اند.

انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی

درمانگران برای پیشبرد جلسات مشاوره فردی از انواع رویکردهای روانشناسی استفاده می‌کنند. براساس سازوکارهای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، فارغ التحصیلان مقطع ارشد در گرایش‌های مختلف روانشناسی و مشاوره برای شروع درمانگری باید بر یک رویکرد غالب کاملا مسلط باشند و از سایر رویکردها نیز بنابر نیاز و مسئله مراجع استفاده نمایند. برای کاربست درمانی رویکرد های روانشناسی مطالعه عمیق و شرکت در دوره‌های کارآموزی تحت نظر درمانگر باتجربه و حرفه‌ای ضروری می‌باشد. در ادامه با انواع این رویکردها آشنا می‌شوید که در انتخاب دیدگاه برای درمانگران تازه کار و انتخاب روان‌درمانگر برای عموم مردم، بسیار حایز اهمیت می‌باشد. البته توضیح همه نظریه‌ها و درمان‌های منتج از آن‌ها در این مقاله نمی‌گنجد، تنها درمان‌های غالب و جدید معرفی می‌شوند.

 

رویکردهای روان پویشی و تحلیل‌گری

 

انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی

 

درمان‌های پویشی (Psychodynamics) بر دیدگاه فروید مبتنی هستند که توسط افرادی مانند آنافروید، وینیکات، کلاین، یونگ، آدلر و اریکسون توسعه یافتند و در نهایت دوانلو رویکردهای روانشناسی پویشی کوتاه مدت را معرفی کرد که روند جلسات آن‌ با آنچه در روان‌تحلیل‌گری می‌گذرد، شباهت‌ها و تفاوت‌های اساسی دارد. امروزه روان‌تحلیل‌گران از روانکاوی در نوع کلاسیک فاصله گرفته‌اند و شیوه‌های جدید و مقبول‌تری در درمان پایه‌گذاری نموده‌اند.

 

فرضیات و اهداف درمان

 

  • شخصیت افراد در کودکی و تحت تاثیر ارتباط با دیگران که مهم‌ترین آن‌ها مادر می‌باشد، شکل می‌گیرد.
  • انسان‌ها در برابر موقعیت‌های غیرقابل پذیرش و تحمل نا‌پذیر زندگی از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کنند.
  • روان پویشی کوتاه مدت دانلو، بر آگاهی عاطفی تمرکز کرده و تعارضات عاطفی ناهشیار را آشکار می‌کند.
  • رفتار و احساسات ما به شدت تحت تاثیر انگیزه‌های ناهشیار قرار دارند.
  • در رویکرد های روانشناسی پویشی، رفتار و احساسات ما در بزرگسالی، ریشه در دوران کودکی دارد.
  • هدف درمان، کسب بینش است که از طریق تبدیل ناهشیار به هشیار انجام می‌شود.
  • درمان فرصتی برای تجربه عاطفی و تشخیص و ارزیابی مکانیسم‌های دفاعی می‌باشد.

 

درمان شناختی-رفتاری

درمان شناختی رفتاری Cognitive Behavior therapy که به طور مختصر CBT نامیده می‌شود، از جمله رویکردهای روانشناسی غالب و کاربردی در فرهنگ ایرانی می‌باشد. CBT از اصول رفتار درمانی و مفاهیم شناختی مانند تحریفات شناخت و خودگویی‌ها، برای کسب اهداف درمانی خود استفاده می‌کند. فرضیه اساسی این رویکرد این است که افکار غرمنطقی، ناکارآمد و تحریف‌های شناختی منجربه احساسات ناخوشایند و رفتارهای نادرست و واکنش‌های ناسالم می‌شود و از طریق تغییر در افکار می‌توان رفتار را اصلاح نمود و به شفای احساسات کمک کرد. CBT طیف وسیعی از اختلالات را دربرمی‌گیرد و میزان اثربخشی آن در مطالعات و پژوهش‌های مختلف به اثبات رسیده است و مراحل درمان آن شامل موارد زیر است:

 

  • متقاعد کردن و آموزش مراجع در این راستا که حالت‌های عاطفی و واکنش‌های ناسالم به دلیل گفتگوهای درونی، افکار غیرمنطقی و ناکارآمد و تحریف‌های شناختی به وجود آمده‌اند.
  • در مرحله دوم رویکردهای روانشناسی مبتنی بر دیدگاه شناختی-رفتاری مراجع باید بتواند افکار و گفتگوهای درونی خویش را مشاهده نمایند.
  • سپس به کمک مشاور صحبت‌های درونی فرد تغییر می‌کند و تحریف‌های شناختی در طی یک گفتگوی سقراطی برطرف می‌شوند.
  • مرحله آخر فرآیند درمان CBT شامل نوعی تغییر ادراکی است تکمیل کننده درمان و مسیری برای پایداری مراحل قبل می‌باشد.
  • نکته قابل توجه این است که در تمامل مراحل درمانگر براساس مصاحبه بالینی تکالیفی و در جهت درمان تکالیفی به مراجع محول می‌کند.

روش هیجان‌مدار

 

اهمیت رویکردهای درمانی در روانشناسی

 

درمان متمرکز بر هیجان یا  Emotionally Focused Therapy که مختصرا EFT نامیده می‌شود از آن دسته رویکرد های روانشناسی  است که درسال‌های اخیر میزان اقبال به آن در حوزه درمان فردی و زوجی افزایش یافته است. EFT درمان‌های گشتالت درمانی، وجودی و فرد محور راجرز را در می‌گیرد و توسط لزلی گرینبرگ و همکرانش معرفی گردید. زیربنای اصلی آن این است که احساسات و هیجانات، عامل اصلی در تصمیم‌گیری‌ها، افکار و اعمال می‌باشند. در واقع مردم با عقل خود فکر می‌کنند؛ اما با احساسات خویش عمل می‌نمایند. این رویکرد بر شناسایی و تعدیل طرح‌های هیجانی یا هیجانات اولیه و ثانویه جهت درمان اختلالات روانی تاکید می‌کند. از جمله اصول و اهداف EFT می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

  • تفکر عمیق ماورای EFT این است که هیجانات، سازگارانه هستند. اما می‌توانند به دلیل آسیب‌های گذشته یا به این دلیل که افراد می‌آموزند هیجانات خود را نادیده بگیرند، مشکل آفرین شوند.
  • بر پایه‌ی رابطه‌ای خالصانه، ارزش‌بخش، حضور همه جانبه درمانگر، رفتار احترام آمیز، حساسیت و پاسخگویی او نسبت به تجربه مراجع بنا شده است.
  • بر خلاف روانشناسی زرد، مراجعان در طی رویکرد های روانشناسی تجربه‌گرا می‌آموزند به هیجانات خود به عنوان یک نیروی راهبر مهم، اهمیت قائل شوند.
  • پیگیری و ردیابی هیجانات و احساسات در هر لحظه، منبع مهمی برای شناسایی نیازها، خواسته‌ها و انتظارات می‌باشد و به ما هشدار می‌دهند در حال حاضر به چه چیزی باید توجه کنیم.
  • بر هماهنگی همدلانه و پیگیری بلافصل تجربیات مراجع تاکید می‌کند تا فرآیند کاوش، ابراز و تعدیل هیجانات تسهیل گردد.

 

طرحواره درمانی

طرحواره درمانی از رویکرد های روانشناسی است که نوین و یکپارچه می‌باشد و براساس بسط و گسترس مفاهیم درمان شناختی پایه‌گذاری شده است. براساس این دیدگاه، طرحواره‌های ناسازگار اولیه عامل اساسی در ایجاد اختلالات روانی می‌باشند. این طرحواره‌ها دارای درون مایه‌های عمیقی هستند که از دوران کودکی و نوجوانی ایجاد شده‌اند و در سیر زندگی فرد و در طی رابطه با خویش و دیگران، تداوم یافته‌اند. براساس تجارب بالینی و پژوهشی، این رویکردهای درمانی در روانشناسی در بهبود اختلالات شدید شخصیتی، ثمربخش می‌باشند. انواع حوزه‌های طرحواره شامل طرد و بریدگی، رهاشدگی و بی‌ثباتی، ایثار و ازخودگذشتگی، مهر طلبی، محرومیت هیجانی و… می‌باشد.

 

روش‌های مبتنی بر دلبستگی

 

منظور از رویکرد های روانشناسی چیست؟

 

نظریه دلبستگی یا Attachment theory از دیدگاه‌های پرطرفدار و کاربردی در رویکرد های روانشناسی می‌باشد که بر رابطه کودک با مراقبان به ویژه مراقب اولیه در دوسال اول زندگی  تاکید می‌کند. مبدا و منشا دیدگاه دلبستگی به نظریات جان بالبی برمی‌گردد و براین باور است که سبک دلبستگی در دوسال اول تولد و در ارتباط با چهره دلبستگی شکل می‌گیرد و پایه و اساسی برای برقراری روابط در دوره‌های بعدی زندگی می‌باشد. اگر چهره دلبستگی به اندازه کافی درسترس و پاسخگو باشد دلبستگی کودک ایمن است؛ در غیر این صورت، سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی، اجتنابی یا آشفته شکل می‌گیرد. متاسفانه دیدگاه‌های غیرحرفه‌ای و عامیانه در نظریه دلبستگی منجربه این دیدگاه شده است که امکان تغییر و تعدیل وجود ندارد. در صورتی که براساس تحقیقات و مطالعات، امکان تغییر دلبستگی در سایر روابط ایمن که مهم‌ترین آن رابطه درمانی است، امکان پذیر می‌باشد.

 

رویکرد روانشناسی اکت

دیدگاه مبتنی بر پذیرش و تعهد یا Acceptance and Commitment Therapy که به ACT معروف می‌باشد، ترکیبی از رویکرد های روانشناسی شامل پذیرش، ذهن آگاهی، تعهد و تغییر رفتار است. اکت به زبان انگلیسی به معنای “عمل” می‌باشد که هدف رویکرد پذیرش و تعهد را که بر عمل ارزش‌گرا متمرکز است، به خوبی نشان می‌دهد. مفروضه اساسی آن این است که مشکل اصلی مراجعین، اجتناب از افکار، احساسات، حواس و سایر رویدادهای خصوصی می‌باشد. بنابراین هدف درمان در جهت ایجاد انعطاف پذیری شناختی است که از طریق شش فرآیند پذیرش، همجوشی زدایی، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش‌ها و عمل متعهدانه به ارزش‌ها انجام می‌شود.

 

رویکرد روانشناسی اسلامی

دیدگاه و نظریه روانشناسی اسلامی در سال‌های اخیر رشد و توسعه یافته است. این دیدگاه بر مبنای انسان شناسی الهی به مفهوم سازی و درمان مسائل و اختلالات روانی می‌پردازد. امروزه رشته روانشناسی اسلامی در برخی از دانشگاه‌های ایران و سایر کشورهای اسلامی به عنوان یک رشته دانشگاهی دانشجو می‌پذیرد. افرادی که از این دسته رویکردهای روانشناسی استفاده می‌کنند در پاسخ به سوال روانشناسی چیست؟ نظریات متفاوتی دارند. روش شناسی روانشناسی اسلامی، از طریق تبدتر و تفکر در قرآن، احادیث و سیره معصومین فرآیند تشخیص و درمان را پایه ریزی می‌نماید.

اهمیت رویکردهای درمانی در روانشناسی

اهمیت رویکردهای درمانی در روانشناسی

رویکرد های روانشناسی به عنوان یک چارچوب نظری به درمانگر در درک ماهیت مسائل و چالش‌های مراجع و مفهوم سازی آن کمک می‌کند. درمانگران بدون رویکردهای روانشناسی مانند مسافرانی ناآشنا در یک مکان ناشناخته هستند که ممکن است مراجعین را هم در دنیای سردرگمی غرق نمایند. از جمله موارد ضرورت و اهمیت رویکردهای درمانی در روانشناسی عبارت است از:

 

  • اهداف درمان را مشخص کرده و مسیر آن را هدایت می‌کنند.
  • در فرآیند درمان انسجام و یک‌پارچگی به وجود می‌آورند.
  • ابزاری برای سنجش و ارزیابی پیشرفت درمان هستند.
  • رویکرد های روانشناسی در ایجاد ارتباط و برقراری اتحاد درمانی به درمانگر کمک می‌کنند.
  • ابزارهای لازم جهت انجام روان درمانی مانند تکنیک‌ها و روش‌های خاص را در اختیار درمانگر قرار می‌دهند.
  • رویکرد های روانشناسی از طریق اصول، قواعد و فرضیات علمی، تخصصی و حرفه‌ای تفاوت روانشناسی علمی با روانشناسی تاریک را نشان می‌دهند.

بهترین رویکرد روانشناسی چیست؟

دانشجویان تازه کار روانشناسی و مشاوره و افرادی که قصد دریافت مشاوره زندگی دارند به دنبال این هستند که بدانند بهترین رویکرد روانشناسی چیست؟ هر یک از رویکردهای رواشناسی در عین توجه به تفکر، احساسات و رفتار انسان، بر یک جنبه تمرکز بیشتری دارند و براساس جهان‌بینی، مسئله، نیاز و چالش‌های مراجع و علاقه و تخصص درمانگر به کار برده می‌‌شوند. نظریه‌پردازان به هر یک از این درمان‌ها انتقاداتی وارد نموده که برخی از آن‌ها حتی از جانب بنیان‌گذاران یک رویکرد نیز بدون پاسخ مانده است؛ بنابراین هیچ رویکرد کاملا جامعی در این زمینه وجود ندارد. بهترین رویکرد های روانشناسی، نگاه جامع به انسان و فرآیند درونی و بیرونی و دارند و از انعطاف پذیری لازم برای استفاه از فنون و  تکنیک‌های سایر روش‌های درمانی در جهت کسب اهداف درمانی برخوردار هستند.

نتیجه‌گیری

رویکرد های روانشناسی، مجموعه‌ای از فنون، روش‌ها و تکنیک‌های هستند که رفتار انسان را در یک چارچوب معین مفهوم سازی می‌کنند و به تبیین واکنش‌های انسان در برابر وقایع و رخدادها می‌پردارند. آن‌ها به این سوال پاسخ می‎دهند که علل رفتارهای درونی و بیرونی انسان چیست و چگونه می‌توان رفتارهای ناسالم و احساسات ناخوشایند را تعدیل و اصلاح نمود. انواع رویکردهای روان درمانی وجود دارد که ابزار کار درمانگر می‌باشند. در مرکز مشاوره باتابان روانشناسان و مشاوران مومن، متعهد و متخصص در انواع رویکردهای روانشناسی در کنار شما هستند. بدون محدودیت وقت رزرو نمایید و سوالات و ابهامات خود را با پشتیبانان مطرح کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نظرات کاربران