ازدواج اولین و مهمترین مرحله در چرخه زندگی خانواده است که به صورت قراردادی برای تشکیل یک واحد دونفره که در آن سعی میکنند به نیازهای یکدیگر پاسخ دهند، تعریف میشود. درواقع علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم میکند. بنابراین برخی بر این باور هستند که هدف از ازدواج پاسخگویی به نیازها است و اگر به نیازهای فرد پاسخ داده نشود هدف از ازدواج محقق نشده و ممکن است زوجین به دنبال جدایی از یکدیگر و یا روشهای دیگری برای پاسخ به نیازهای خود باشند. ویلککس در سال 2010 اعلام کرد اگرچه ازدواج در نسل جدید سیر نزولی داشته ولی همچنان اهمیت خود را در همه ملتها به عنوان یک نهاد مهم حفظ کرده است و حدود 80 درصد جمعیت بزرگسال حداقل قبل از 40 سالگی آن را تجربه میکنند.
در دین اسلام نیز پیوند زناشویی از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است به گونهای که خداوند در آیه 32 سوره مبارکه نور میفرماید: ﴿وَ أَنکِحُوا االيامی مِنکُم وَ الصالِحنيَ مِن عِبادِکُم و إِمائِکُم إِن يَکُونُوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اهللُ مِن فَضلِهِ وَ اهللُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴾ “و باید مردان بیزن و زنان بیشوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بینیاز و مستغنی خواهد فرمود و خدا رحمتش وسیع و نامتناهی و (به احوال بندگان) آگاه است.” در این آیه خداوند به همه مردم امر فرموده است که در تشکیل خانواده واسطهگری کنند. اما انچه که حائز اهمیت است نوع نگاه به ازدواج میباشد؛ در عین اینکه ممکن است هر فردی اهداف متفاوتی برای زندگی خود برشمارد باید ببینیم هدف ازدواج به صورت کلی چیست؟ و تفاوت هدف از ازدواج در روانشناسی با هدف از ازدواج در دین ما چگونه است؟
ما در جوامع خود شاهد چالشها و ناسازگاریهای متعددی در رابطه زوجین هستیم که روی ابعاد مختلف خانواده و تربیت فرزند اثرگذار است؛ مهمترین عوامل ایجاد این ناسازگاریها، انتظارات و توقعات مبهم و غیرواقعبینانه از زندگی زناشویی است. یعنی دختر و پسر با هزار امید و آرزو بدون حضور در جلسات زوج درمانی با یکدیگر خانواده تشکیل میدهند اما مدتی بعد از شروع زندگی مشترک به این نتیجه میرسند که زندگی آنها آنگونه که در زمان مجردی میپنداشتهاند نیست و و هدف از ازدواج آنها محقق نشده است.
درواقع بسیاری از سردرگمیها، چالشها و ناسازگاریها در افراد به این دلیل است هدف از ازدواج خود را نمیدانند. هنگامی که دختر و پسر به پوچی میرسند و تفسیر قابل توجیهی برای زندگی خود نمییابند، ناامید میشوند و دیگر تمایلی به ادامه دادن زندگی مشترک خود ندارند. به طور کلی هدف از ازدواج، پاسخ به این سوال است که چرا من ازدواج میکنم؟ آیا ازدواج قسمت است؟ اگر شما به سراغ افراد بروید و از آنها بپرسید هدف از ازدواج شما چیست؟ احتمالا با پاسخهایی روبهرو خواهید شد که تحت تاثیر عواملی همچون جهانبینی، اعتقادات مذهبی، شرایط فرهنگی و اجتماعی و… قرار دارد.
هدف از ازدوج در طول زمان تغییر یافته است؛ در قرون اولیه بیشتر ازدواجها به دلایل سیاسی، اجتماعی و قبیلهای بوده است اما امروزه هدف از ازدواج به سمت تامین نیازها، عشق، رشد و تعالی و… تغییر جهت یافتهاست. هدف از ازدواج یک جواب مشخص ندارد و در افراد مختف بسته به فرهنگ و زمینههای اجتماعی و تاریخی متفاوت است.در منابع و مطالعات مختلف اهداف مختلفی برای ازدواج ذکر شده است که در ذیل مورد بحث قرار میگیرند:
مهمترین هدفی که بسیاری از افراد در زندگی خود به دنبال آن میباشند آرامش و امنیت روانی میباشد. در واقع انسانها به دنبال این هستند که در کنار دیگری احساس امنیت و آرامش یابند. افرادی که هدف از ازدواج را آرامش و امنیت میدانند تمام تلاش خود را به کار میبندند در تنگناها و سختیها در کنار یکدیگر باشند و به یکدیگر سلامت و امنیت ببخشند و در سایه یک پناهگاه امن برای رشد و ارقای زندگی فردی و خانوادگی خود تلاش نمایند.
یکی از مهمترین اهدافی که گلاسر تاکید زیادی بر روی آن دارد تامین نیازها است؛ افراد نیازهای مختلفی همچون عشق، معنویت، نیازهای جنسی، اقتصادی اجتماعی دارند که به دنبال برآورده شدن آنها هستند. میزان تامین نیازها با رضایت زناشویی رابطه مستقیمی دارد. نکته مهمی که وجود دارد این است که زوجین باید نیازهای یکدیگر را به خوبی بشناسند و به آنها پاسخ دهند اما در عین حال توجه نمایند که هیچ کس نمیتواند صد درصد به همه نیازهای ما پاسخ دهد.
افراد میگویند هدف از ازدواج این است که در کنار یکدیگر رشد کنیم؛ وجود دختر و پسر در کنار یکدیگر باعث رشد و تکامل هر دو میشود. علاوه براین چالشها، موقعیتها و فرصتهای مختلفی را پیشروی افراد قرار میگیرد تا دختر و پسر با مسائل متنوع و جدیدی دستوپنجه نرم کنند که باعث رشد ظرفیتهای روانی، معنوی، اجتماعی و اقتصادی آنها میشود.
افراد برای جلب حمایت عاطفی زندگی مشترک تشکیل میدهند و به دنبال کسی هستند که در شرایط و موقعیتهای سهل و دشوار زندگی از آنها حمایت کند، آنا را درک کند و به آنها عشق و محبت ببخشد.
یکی دیگر از اهداف ازدواج، بقای نسل میباشد. افراد به صورت فطری تمایل به بینهایت طلبی دارند و به دنبال بقا هستند لذا وقتی فرزندی از نسل آنها پدید میآید احساس رضایت دارند. از سوی دیگر فرزندانی که انسانها تربیت میکنند همچون صدقه و اعمال خیر جاریهای هستند در آخرت منشا خیر و برکت برای فرد میشوند.
مسئولیت پذیری، کسب لذت، رضای خداوند، تحقق خود، جایگاه اجتماعی، ساختن معنای مشترک از زندگی و.. نیز جزو اهداف زندگی زناشویی هستند که در ذیل موارد بالا قرار میگیرند.
در طول تاریخ روانشناسی، روانشناسان بنابر فلسفه نظری خود اهداف و دلایل مختلفی را برای خانواده و زندگی زناشویی ذکر کردهاند. اما به طور کلی در زندگی زناشویی دو نفر در یک رابطه متقابل به نیازهای یکدیگر پاسخ میدهند. گلاسر نیازهای انسانها را در پنج نوع طبقهبندی میکند: نیاز به بقا، عشق، قدرت، آزادی و تفریح که شدت این نیازها در افراد مختلف متفاوت میباشد. گلاسر بر این باور است که شدت نیازهای دختر و پسر باید مشابه باشد تا بتوانند به نیازهای یکدیگر پاسخ دهند تا به هدف از ازدواج خود تحقق بخشند. البته شدت بالا برخی نیازها مثل نیاز به آزادی در زوجین میتواند منشا تضادها و تعارضات گردد.
در پرتو پاسخ دهی به نیازها، سایر اهداف ازدواج همچون امنیت و آرامش روانی، رشد و بالندگی، حمایت عاطفی و اجتماعی، بقای نسل و… تامین میگردد. نکته مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که هر فرد نباید فقط به فکر تامین نیازهای خود باشد، زوجین باید تلاش کنند متقابلا به نیازهای یکدیگر پاسخ دهند و لازم است نیازهای خود را به صورت شفاف و مستقیم مطرح کنند و راجع به آنها صحبت نمایند.
پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: َمن نَكَحَ لِله وَ أنْكَحَ لِله اسْتَحَقَّ وِلایه الله؛ هر كه براي خدا ازدواج كند و براي خدا كسی رابه ازدواج ديگري درآورد، سزاوار ولایت و دوستی خداست. در دین ما پیوند زناشویی مستحب موکدی است که گاهی واجب میشود و هدف از ازدواج از منظر اسلام متناسب با هدف خلقت انسان میباشد.
در واقع همانطور که هدف زندگی ما را تنها خداوند متعال که ما را خلق نموده است تعیین میکند، هدف ازدواج را هم تنها خداوند مشخص مینماید. خداوند در آیه 56 سوره ذاریات میفرماید: “وَمَا خَلَقتُ ٱلچِنَّ وَٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ” یعنی هدف از خلقت جن و انس این است که بندگی خداوند متعال را نمایند؛ بندگی خداوند متعال در یک کلمه یعنی “چشم“ گفتن به خداوند. بنابراین هدف از ازدواج در اسلام بندگی خداوند متعال و کسب رضایت خداوند است که ممکن است اهداف فرعی برای رسیدن به این هدف کلی و اساسی تعیین گردد.
علاوه براین خداوند در آیه 21 سوره روم میفرماید: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ. در واقع تحقق ارتباط میان دو جنس نشانه الهی است به گونهای که آرامش را برای هر دو فرد به ارمغان میآورد. در سایه این آرامش زوجین به رشد و تعالی خود و تربیت فرزندان صالح در جهت عبودیت خداوند میپردازند. بنابراین هدف از ازدواج در اسلام عبودیت خداوند است؛ انسانها در زندگی زناشویی مورد آزمایش قرار میگیرند و با کنار گذاشتن منیت خود، توجه به نیازها خواستههای دیگری و مصلحت زندگی خانوادگی، تقرب به خداوند پیدا میکنند.
بهترین جواب برای پاسخ به سوال هدف از ازدواج، بندگی و اطاعت خداوند است که سایر اهداف را نیز شامل میگردد. بنابراین اهدافی مثل تامین نیازها، آرامش و امنیت روانی، تربیت فرزندان صالح، حمایت عاطفی، اجتماعی و اقتصادی، رشد و تعالی و… در طول عبودیت خداوند قرار میگیرند و منافاتی با یکدیگر ندارند. به طور کلی همانطور که مقاله چرا باید ازدواج کنیم نیز بطور کامل مطرح می کند؛ هدف از ازدواج این است که زوجین خودخواهی و منیت را کنار بگذارند و به نیازهای یکدیگر پاسخ دهند و زمینه را برای رشد و تعالی یکدیگر فراهم آورند.
برخی از افراد اهداف و تصورات اشتباه از زندگی زناشویی دارند لذا وقتی میکنند و انتظارات آنها محقق نمیشود سرخورده و ناامید به دنبال راه فرار میگردند تا خود را نجات دهند. برخی از این افراد تصور میکنند مشکل از همسر آنها است، در صورتی که تا نگرش خود را تغییر ندهند اگر همسر آنها بهترین فرد روی زمین هم باشد دچار مشکل میشوند.
برخی از افراد تصور میکنند اختلالات، مشکلات و ضعفهای شخصیتی آنها در زندگی مشترک برطرف میشود لذا شما حتما این جمله را شنیدهاید که ” ازدواج کند، درست میشود” اما واقعیت این است که شروع زندگی مشترک دو نفر با جنسیت متفاوت و نیازها و شرایط متفاوت، با چالشهای متعددی همراه میباشد، حالا اگر مسائل شخصیتی و مشکلات روانی افراد را هم به این چالشها اضافه کنیم شرایط بدتر میشود. ما باید بپذیریم همه انسانها نقاط ضعف و قوت دارند.
عدهای دیگر فکر میکنند زندگی مشترک فقط لذت و شادی است و همسرشان همیشه در حال عشق ورزیدن و خدمت به آنهاست؛ بله ازدواج لذت، عشق و خوشی دارد اما اینکه تصور کنید مشکلی پیش نمیآید و از قید “همیشه” استفاده کنید غیر منطقی است. برخی دیگر از اهداف اشتباه شامل کسب موقعیت اجتماعی، به دست آوردن آزادی، رفاه اقتصادی، رفع همه نیازها و.. است.
مرکز مشاوره باتابان مکانی فعال و پویا برای دختران، پسران و خانوادههایی است که به دنبال دریافت خدمات حرفهای و تخصصی مشاوره ازدواج برای یک انتخاب خوب و ارتقای روابط خود میباشند. روانشناسان و مشاوران مرکز روانشناسی باتابان متخصصین باتجربه و حرفهای در زمینه خانواده هستند که با آگاهی از زمینههای فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی مراجعین، به ارائه خدمات حرفهای میپردازند. شما میتوانید بدون صرف وقت برای مراجعه حضوری، از مشاور مورد نظر خود وقت رزرو نمایید و چنانچه به راهنمایی نیاز دارید با پشتیبانان مرکز در ارتباط باشید.
مشاور اختلالات فردی و روانکاوی
زوج درمانی، مشاوره فردی و خانوادگی، درمان اختلالات خلقی، اضطراب، افسردگی
مشاور حقوقی، کیفری و خانواده
مشاوره ازدواج و زوح درمانی و درمان اختلالات جنسی
حتما در مجله روانشناسی مرکز مشاوره باتابان بخوانید:
برای عضویت در خبرنامه و دریافت جدیدترین مقالات به صورت هر دو هفته یکبار، لطفا ایمیل خود را وارد کنید